دوبیتی
15 آذر 1398
X

چنانم می دهد غم تحت پیگرد

کـه از آزردگی می پیچم از درد

بیا در کــوچه های تنـگ شهـرم

غروب جمعه را بردار و برگــرد

5 آذر 1398
X

در آزادی قفس را می فروشند

در آبادی هوس را می فروشند

به هر جنبنده با خشم مسلسل

الفــبایِ نفـس را می فـــروشند

21 آبان 1398
X

قشنگی خوشگلی زیباترینی

بهشتی بهتــر از بـاغ بـرینی

بکن لبریزم از گلخنده هایت

که ضربآهنگ شعرِ دلنشینی

17 آبان 1398
X

توکه چشمخمارت خواب دارد

لـب مستت شــراب ناب دارد

شعاع روی ماهت را نپـوشان

که دائمجلــوه ی مهتاب دارد

10 آبان 1398
X

حکایت از غمی دیرینه دارد

هزاران قصه را در سینه دارد

نگینِ رویِ بازوبندِ سهراب

نشان از رستم و تهمینه دارد

27 مهر 1398
X

به زیرِسایه یِ بید و سپیدار

بخوان اشعار تر از عشقِ دلدار

‌بکن ساز دلت رایک نفس کوک

به دور از بی قراری ها بزن تار

26 مهر 1398
X

دراین شب های سرد بی ستاره

بریز از گوشه ی چشمت شراره

چنــان‌ ریــزد پیاپی سوز سرما

کــه انـدازد نفــس را از شمـاره

6 مهر 1398
X

به دور از لاله های باغ رویت

شـدم آسیمـه سـر در آرزویت

اگـر شُل تر ببندی روسـری را

بسازم لانـه ای در لایِ مویت

3 مهر 1398
X

از دشت ِ هـزاره های زرخیز آمد

تا پشت ِ در ِ مهـر ِ غـزل ریز آمد

بر روی عروس مو طلا در بگشا

در کوچه صدای کفش پاییز آمد