دوبیتی
24 تیر 1392
تــو از نسل و تـبار آفـتابی
ولی یـک ثانیـه بر مـا نتابی
نقاب از آسمانِ چهـره بردار
چـرا ای ماه تابان در حجابی
24 تیر 1392
من از حالا فقط باید بکوشم
شرابی از لب سرخت بنوشم
صدای خـنده هـای دل نشینت
طنین دیگری دارد به گوشم
24 تیر 1392
گفتی گذر از حد و حدودت نکنم
یعنی که نگاهی به وجودت نکنم
وقتی که لبم روی لبت جفت شود
یادم بده هر دم کـه کبودت نکنم
24 تیر 1392
اگـــــرچه لایق و ارزنده ای تو
لجوج و سرکش و یکدنده ای تو
من از رفتار تـــو فهمیدم این را
کـه از من واقعاً دل کنده ای تو
24 تیر 1392
گلِ پیراهنت را دوست دارم
غزلهای تنت را دوست دارم
شبیه ساغر از جنس بلوری
بلور گردنت را دوست دارم