دوبیتی
24 تیر 1392
X

مانده ام با کی بگویم راز دل

تا بگردد بعد ازین دمساز دل

لحظه لحظه غالبا در هر تپش

پر بگردد گوشم از آواز دل

24 تیر 1392
X

ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﯾﺎﺩﺕ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ

شورِ قـایـم باشکی ﯾﺎﺩﺕ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ

یـاد ِ یار ِ مهــــربان ﯾﺎﺩﺵ بـه خیر

ﺷﻌــﺮﻫﺎﯼ ﺭﻭﺩﮐﯽ ﯾﺎﺩﺕ ﮐـﻪ ﻫﺴﺖ

24 تیر 1392
X

بیا ای گل که از بوی تو مستم

مثال سایه دنبال تو هستم

هنوز از روی مردی پایبندم

به پیمانی که اول با تو بستم

24 تیر 1392
X

ز لبخندی برایم ناز کردی

به رویم زندگی را باز کردی

چو گفتم لب گذارم بر لبانت

دو باره عشوه را آغاز کردی

24 تیر 1392
X

گهی ما را ز مهرت می نوازی

گهی با عشوه هایت می گدازی

نمی دانم که در این قهر و آشتی

مرا خواهی بسوزی یا بسازی

24 تیر 1392
X

بنا داری که غمگینم بسازی

ملول از جان شیرینم بسازی

هدف کردی شعورم را که شاید

بدور ار رسم و آیینم بسازی

24 تیر 1392
X

شب آدینه را مهتاب گردان

ز لبخندی مرا بی تاب گردان

به رسم دلبری با یک اشاره

بیا قند دلم را آب گردان

24 تیر 1392
X

شبی جام و شرابی رو براه کرد

ز لبخندی دل و دین را تباه کرد

چو گردیدم کنارش مست و مدهوش

در آغوشش مرا غرق گناه کرد

24 تیر 1392
X

چه سفاکانه ظالم با سر انگشت

به رگبار مسلسل لاله را کشت

نیامد بر گلویش آه‌ِ گرمی

به جز خونی که بیرون می زد از پشت