دوبیتی
قباسبزی که پاورچین بیامد
به شوق لاله و نسرین بیامد
کنار پنجره با نغمه می گفت
بهار از راه فـــروردین بیامد
گــل ِ زیبـــــای ِ بی مـانـنـد آید
بـــه روی هــر لبی لبخـــند آید
زمستان پشت پَرچین دادمیزد
کـه عیــد از رفتـن ِ اسفـند آید
چـرا رفتی وفـایت را بنازم
ستم کردی جفایت را بنازم
میان های هـایِ گریه هایم
طنین خنده هایت را بنازم
شقــایـــق رویِ بی مـــانـنـد آید
بـــه روی هــــر لبی لبـــخند آید
زمستان پشت پَرچین داد میزد
کــه شــادی آخـــر ِ اسفــند آیـد
تـن صحـرا پـر از عطـر بهـاری
لباب شعر ناب ازچشمه جاری
به گوشم میرسد ازدشت گلها
پیــاپی نغمــه ی سـاز ِ قناری
آمیزه ای از یاس سپیدند اینها
از قـافلــه ی نـور امیـدند اینها
بر بستر بیمـاری ما فـرشته اند
در قالبما روح دمیـدند اینها
چـراغ ِ شعله افــروزی ندارم
رفیـق نـاب ِ دلسـوزی نـدارم
تنم میلرزداز سرمای پُر سوز
انیس پیـــرهن دوزی نـدارم
دلارای ِ دل انگیز ِ دل افروز
وفا را از حضور گل بیاموز
بهـارِ بی مثالی فـرش کرده
به استقبال گرم عید نوروز
به هر یک تار گیسو کوکب آویز
چراغ چهـره ات را بر شب آویز
طلـوعِ صبـح روشـن کـن تبسم
نبـات خنـده ات را بر لـب آویـز