دوبیتی
شقایق ناز و پاورچین بیاید
خرامان از پس پرچین بیاید
خبر دارد که در پایان اسفند
بهار از عشق فروردین بیاید
هوایِ دهلران تا آسماری
معطر گشته از بادِ بهاری
رسد از کوهِ دالاهو پیاپی
به گوشم لحن آواز قناری
لبت انگور سرخ صادراتی ست
نمادیاز قشنگیهای ذاتی ست
صدای شُر شُرِ گل خنده هایت
سرودی از برای نسل آتی ست
فرا بگرفته شهرم را غم و درد
اجاق زندگیخاموش و دلسرد
توانی در وجودم نیست سرباز
تفنگت را زمین بگذار و برگرد
سپید اندام ِ نازِ لب تمشکی
چه می آید به تو شال زرشکی
چه ذوقیمیکنم وقتی بپوشی
سفید ِ ساده بر تنپوش ِمشکی
خلیج آبی ِ چَشمت قشنگ است
نگاهِ نازِ بی خَشمت قشنگ است
چه می آید به رویت سبز ِ تیره
بلوز و دامنِ یَشمت قشنگ است
طــلا گیـسوی ِ عینـک آفتــابی
نکن در کوچه ها لب را شرابی
نمی خواهم غـزلخوانان شهرم
بگیــرند از نگاهـت شعــرِ نابی
رسید از باغ فروردین گزارش
بهار افتاده از نازت به کُرنش
شقایق را به آرامی به تن کن
بکش زیبایی گل را به چالش
اگر چه کمتر از کم آفریدند
شراب ناب نـم نـم آفـریدند
گِلیباعطر گُل آغشته کردند
زنی محبـــوب آدم آفریدند