آرشیو بهمن 1399
صدای پای آب و رقص بید است
طراوت از تـن ِ یـاس سفید است
شقایق زل زند بر چشم خورشید
نگاه ِ پنجـــره غــرق ِ نـوید است
نزن در کوچه ها لافِ انالحق
که موجودی نگردد باتو ملحق
گذشت آن روزگارانی که بودی
مسلط بر سر یک عده احمق
چلچراغی ازبنفش و سبز و آبی می شوی
صبحـدم بر بام چشمم آفتــابی می شوی
میرسند از بی قــراری خوشه ی انگورها
هــر زمـانی از تبسم لب شرابی می شوی
زیر و بمهای تنت نم نم بگیرد طعم سیب
خوشتر از افشرده ی آب گلابی می شوی
روسری را میدهی درکوچه هاتحویل باد
در خیـابان های شهـرم انقلابی می شوی
آیـدَم عصـر ِلچک های رضاخـانی بـه یاد
بسکه طناز و لوند ازبیحجابی می شوی
از تلالـــوی ِ وسیـع ِ چهــره ات بانو عسل
صبحـدم بـر بام چشمم آفتـابی می شوی
غــزالِ هـر غــزل، روزت مبارک
لبـت شهـد ِ عسل، روزت مبارک
درون کــوچه هـای شهـرِ شعرم
توئی ضرب المثل،روزت مبارک
آب خنک ِ نـــم نـــم ِ پــردیس تویی
پاکیـزه تـر از شبنم دل خیس تویی
چوپان ِ در و دشت ِ پر از لالــه منم
در نغمهی نی دختر ِگل گیس تویی
با آن که در آدینه شکستی دل ما را
غیر از تو کسی حل نکند مشکل ما را
بعد از تو غم ازکوچهی ماآمد و کوبید
کوبنده تر از قومِ مغول منزل ما را
زد روز نخستین تلی از غم به سرشتم
در قالب من آن که لگد زد گِل ما را
یک ثانیه از بخت بـدم دود ِ هـوا کرد
از هر سه طرف باد ِ فنا حاصل ما را
فهمیده ام از بی دلیِ آدم حیران
گم کرده خدا تکه ای از پازل ما را
شب را به تلألؤی چراغی نفروزیم
تا روی تو روشن بکند محفل ما را
بانو عسلم از شـرر بـرکه ی چشمت
انبوه ِ صدف بـوسه زند ساحل ما را