24 فروردین 1403
گرچه با تنهاییَم سر کرده ام
گفتگو با خود مکرر کرده ام
دل پریشانم که با پیک و پیام
دخترِ خان را مکدّر کرده ام
سوگلِ شیرازی از هوشم پراند
آنچه را در مکتب از بر کرده ام
پیش خود گفتم دلِ خانزاده را
با غزل هایم مُسخَّر کرده ام
گوهری از جنس زر باشدکه من
با طلا او را برابر کرده ام
دل نشاید کندن از جام شراب
سال هاعادت به ساغر کرده ام
در مسیر کوچه یِ بانو عسل
هرچه دیدم ثبت دفتر کرده ام
ای صبا سنگ صبورم را بگو
من تو را از ریشه باور کرده ام