گرچه نُتهایغزل رانغمه از"قانون"گرفت
لحنِ آوایِ سه تارم حالت افسون گرفت
باید اول خمرهای باده را آماده کرد
تاشراب بیغشی ازخوشهی میگون گرفت
روز پیروزی سفیر صلح و آرامش به ناز
تاج سبزی با شکوهازشاخهی زیتونگرفت
بر بلندی هایِ جولان زل زدم بر اورشلیم
عزم جولان دادنم را دخترِ صهیون گرفت
پیروِ پندارِ نیکم ای گلِ زرتشتی ام
با شرارت مذهبم را فاسقِ ملعون گرفت
چیره شد بادِ صبا در کوچه ی اردیبهشت
بوسه های گونه گون از لالهی گُلگون گرفت
عندلیب ازبویآویشن بهوجدآمدکه دوش
دشتیازگلغنچهها را نغمهیِموزون گرفت
بی خبر از لحظه ها در پشت میز مدرسه
وقت لیلی را پیاپی نامهی مجنون گرفت
شاعرِ شهرِ غزل ها از لب بانو عسل
استکانیشعرنابازبهترین معجون گرفت
#علی_قیصری
ً"قانون"يكی از قديمی ترين سازهای ايرانی است كه توانايی بيان گوشه های موسيقی ايرانی را دارد