16 بهمن 1399

چلچراغی ازبنفش و سبز و آبی می شوی
صبحـدم بر بام چشمم آفتــابی می شوی

میرسند از بی قــراری خوشه ی انگورها
هــر زمـانی از تبسم لب شرابی می شوی

زیر و بمهای تنت نم نم بگیرد طعم سیب
خوشتر از افشرده ی آب گلابی می شوی

روسری را میدهی درکوچه هاتحویل باد
در خیـابان های شهـرم انقلابی می شوی

آیـدَم عصـر ِلچک های رضاخـانی بـه یاد
بسکه طناز و لوند ازبی‌حجابی می شوی

از تلالـــوی ِ وسیـع ِ چهــره ات بانو عسل 
صبحـدم بـر بام چشمم آفتـابی می شوی