9 بهمن 1399
با آن که در آدینه شکستی دل ما را
غیر از تو کسی حل نکند مشکل ما را
بعد از تو غم ازکوچهی ماآمد و کوبید
کوبنده تر از قومِ مغول منزل ما را
زد روز نخستین تلی از غم به سرشتم
در قالب من آن که لگد زد گِل ما را
یک ثانیه از بخت بـدم دود ِ هـوا کرد
از هر سه طرف باد ِ فنا حاصل ما را
فهمیده ام از بی دلیِ آدم حیران
گم کرده خدا تکه ای از پازل ما را
شب را به تلألؤی چراغی نفروزیم
تا روی تو روشن بکند محفل ما را
بانو عسلم از شـرر بـرکه ی چشمت
انبوه ِ صدف بـوسه زند ساحل ما را