2 مرداد 1398روی سیـم بی غنـا وقتی تلنگـر می زنم
در گـروهِ عـارف و بسطامی و مِشکاتیان
دل به رقص آید پیاپی از طنین زیر وبم
هـر زمانی لحنِ سازم بختیاری می شود
میکشم چوب نوا را روی سیم"لا"و"سُل
بارها تنبور ذهن از زیر و بم پر می شود
من که مجـراهـای اشکم را ندارم اختیار
دردها دارم عسل بانوکه دائم نت به نت