لحظه ای ازغمم آزاد نکردی، کردی؟
دل غمگین مرا شاد نکردی، کردی؟
رفتم از یاد و به ذهنت متبادر نشدم
گاهی از خاطره ها یاد نکردی، کردی؟
کمرم از ستم قاضی دوران بشکست
اندکی شکوه ز بیداد نکردی، کردی؟
بیدِ هر باد وزان بودی و گاهی حرکت
بر خلافِ جهتِ باد نکردی، کردی؟
لاله دلخون شده بود از وزش باد خزان
فتنه را دیدی و فریاد نکردی، کردی؟
بذر ایکاش نشاندی به گِل من گُل من
سبزم از ریشه و بنیاد نکردی، کردی ؟
نکشیدی تو عسل سر به سرای دل من
خانه را جز به غم آباد نکردی، کردی؟