17 بهمن 1391با عشوه نگاهی به نگاهم کن و برگرد
بیرون ز برینم مکن ای حور بهشتی
در هم بشکن بانفست شیشه ی دل را
شیرازه ی دل را مبر از آن خم ابرو
چون بیژن رسوای زمانم ز زمانه
گر بوسه پی بوسه تمنا بنمودم
حالا که تحمل نکنی ماندن من را
با پیچش زلفت ببری مذهب و دین را
بر من بگشا ای عسل امشب رخ خود را