به همان گونه که با اهل محل خواهم ساخت
با لبت بوسه ای از جنس غزل خواهم ساخت
هر کجا بینم اگرغنچه گلی شبه تو را
غزل تازه تری روی بدل خواهم ساخت
چشم شب را بدرانم ز پی دیدن تو
دیده را تا به سحر وصل زحل خواهم ساخت
تن خود را بسپارم چو به دستان طبیب
بی غم ضایعه در زیر عمل خواهم ساخت
منزلم سست و خراب آمده از زلزله ها
من آواره مکان زیر گسل خواهم ساخت
هر زمانی که بگیرم به بغل عکس تو را
با لبان شکرین توعسل خواهم ساخت