10 آبان 1397
تو چه کردی که خدا این همه زیبایت کرد
شأن گل را بــه تنت کرد و شکوفایت کرد
جنگ ِ هفتاد و دو ملت به یقین نیز نکرد
آتشی را که به پا سرخی ِ لب هایت کرد
گرچه از شرم و حیا زل به نگاهت نزدم
بارها در به درم چشم ِ فریبایت کرد
لاله ی ِ باغ تماشگه رازی که خدا
دیدن از منظره ی ِ روی ِ دلارایت کرد
شرر مشعلِ رخسار ِ پر از جاذبه ات
چلچراغ ِ حرمِ پاکِ اهورایت کرد
در پیِ برکهای از دانهی دُرّ بودم و چشم
ناگهان زل به صدف ها زد و پیدایت کرد
مهربانو عسلم سرو بلند تو مرا
عاشق باغ قشنگ قد و بالایت کرد