3 اردیبهشت 1396

اندام و لب وچشم و رخِ یارقشنگ است
بردار دل از غیر کــه دلــدار قشنگ است

بهبـــود بیــابد تـــن فــرسوده ی عــاشق
وقتی کــه طبیب دل بیمار قشنگ است

گاهی که چنین غوطــه ورم در دل رؤیا
در حجــم خیالم در و دیوار قشنگ است

آن لحظـه کــه در باره ی عشقـم بنویسم
در دفتر شعرم خط خودکار قشنگ است

ای کاش قبـولـــــم بکند در پس پـرچین
زیرا نفسی وعـده ی دیدار قشنگ است

آندم که صبا می وزد ازحـومه ی شیراز
در باغ اِرم رقـــص سپیدار قشنگ است

آن شعـر پـر از واژه کـه من در پی اویم
از جنس غزل باشد و بسیارقشنگ است

بانــو عسلم‌ پـا‌ کــه گــذارد بــه خیـابان  
از دید ِ من و پنجــره بازار قشنگ است