14 فروردین 1395
در کوچه ی ما بوی بهار از بدن توست
امـروز مگـر جشن شکوفا شدن توست
پرمی کشم از شوق و سر از پا نشناسم
وقتی کـه بدانم خبــر از آمـدن توست
سیبی که دوچندان بکندحرص و ولع را
ازجنس هوس باشد و در پیرهن توست
از بس که شدم خیره به لبخند ژکوندت
دل در هوس غنچه ی تنگ دهن توست
نایاب تر از عطــر گــرانقیمت اعـلاست
مشکی که فرآورده ی گلبرگ تن توست
از هر سه طرف بوسه زند بـر سر زلفت
وقتیکه صبا پرسه زنان در وطن توست
بانـــو عسلم شر شر ابـــریشم مواج
از خرمن گیسوی شکن در شکن توست