آرشیو مهر 1398
هـر چند کــه راهِ گـذرم کـوی شما نیست
محـراب دعا جـز خـم ِ ابروی شما نیست
چشمم نشود ثانیـه ای خیـره بــه مهتاب
زیرا کـه درخشنده تـر از روی شما نیست
موجی کـه گــریزان شـود از جنبش دریا
پیچیده تر ازحلقه ی گیسوی شما نیست
عطــــر ِ نفـس ِ بـاغ ِ گـل و بـاد ِ بهــاران
مطبوع تر از دامن خوشبوی شما نیست
ای دشـــت تنـت منطـــقه ی بـاز شکـاری
کبکی به خـــرامانی تیهـــوی شمـا نیست
پُر کن دو سه پیمانه که پالوده ی شیراز
خـوشمزه تر از شربت لیمـوی شما نیست
آلـوچـه ی لبهای تـو از ریـزه ی قـند است
هــر میوه بــه شیرینی آلــوی شما نیست
شاعـر نکشان حـرف و سخـن را به درازا
گـویا عسلت گفته کـه بانـوی شما نیست
به زیر شاخه ی سیب و سپیـدار
بخوان شعری ولی از عشق دلدار
پیاپی زخمــه زن بــر سیم لرزان
بـزن "تار و بــزن تار و بــزن" تار
دراین شب های سرد بی ستاره
بریز از گوشه ی چشمت شراره
چنــان ریــزد پیاپی سوز سرما
کــه انـدازد نفــس را از شمـاره
ای قاصدک از راهِ طـویل آمده ای
از منطقـه ی سبـزِ چَـویل آمده ای
با گوش خـودم شنیدم از باد صبا
دوش از طرف دخترِ ایل آمده ای
به دور از لاله های باغ رویت
شـدم آسیمـه سـر در آرزویت
اگـر شُل تر ببندی روسـری را
بسازم لانـه ای در لایِ مویت
از دشت ِ هـزاره های زرخیز آمد
تا پشت ِ در ِ مهـر ِ غـزل ریز آمد
بر روی عروس مو طلا در بگشا
در کوچه صدای کفش پاییز آمد